باید برم برای تو فقط یه حرف ساده بود / کاشکی میدیدی قلب من به زیر پات افتاده بود.
***
وقتی دلت تنگ شد، وقتی چشات تر شد ، وقتی دیگه نبود کسی ، امید یا یه همنفسی ، بدون که هست اینجا کسی که تو واسش همه کسی.
***
تو این دنیای پر غصه بیا لبخند من باش / بزار باور کنم هستی ، نشاید و نه ایکاش.
***
ای تو تنها خوب دنیا بی تو من تنهاترینم / با تو من مثل ستاره بی تو من خاک زمینم.
***
دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نیست / من به تو جان می سپارم دل که قابلدار نیست.
***
من چه کنم خیال تو منو رها نمی کنه

اما دلت به وعده هاش یه کم وفا نمی کنه

من ندیدم کسی رو که مثل تو موندگار باشه

آدم خودش رو که تو دل اینجوری جا نمی کنه
***
نمی دونم که چرا هر وقت به تو می رسم ، نمی توانم از تو

بگویم. برای گفتنت واژه کم می آورم. به هر حال ، بدان

که بیشتر از این حرف ها و واژه ها برایم معنا می دهی
***
شبی به دست من از شوق سیب دادی تو

نگو که چشم و دلم را فریب دادی تو

تو آشنای دل خسته ام نبودی حیف

و درد را به دل این غریب دادی تو.
***
من منتظرت شدم ولی در نزدی

بر زخم دلم گل معطر نزدی

گفتی که اگر شود می آیم اما

مرد این دل و آخرش به او سر نزدی
***
من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو. به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو. من این دنیا را برای دو چیز میخواهم یکی تو و دیگری برای با تو موندن
***
عشق یعنی خاطرات بی غبار / دفتری از شعر و از عطر بهار

عشق یعنی یک تمنا یک نیاز / زمزمه از عاشقی با سوز و ساز

عشق یعنی چشم خیس مست او / زیر باران دست تو در دست او . . .
***
ساعت چیست؟

اختراع غریبی است که جای خالیت را به رخ دلتنگیهایم میکشد . . . !
***
ما دانه نخورده صید این صیاد شدیم / ناکرده گنه ببین چه بدنام شدیم

ترسیدن ما ، ز ترس بدنامی بود / حالا از چه بترسیم که بد نام شدیم . . .
***
گفتی که دگر در تو چنان حوصله ای نیست / گفتم که مرا دوست نداری گله ای نیست

رفتی و خدا پشت و پناهت به سلامت / بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست . . .